محمدرضامحمدرضا، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

همای آسمان خوشبختی

زنان آسمانی

1391/8/3 22:54
1,434 بازدید
اشتراک گذاری

بسم الله النور

زنان آسماني :

زناني تولد يافته در دل كفر وطاغوت ، الهه هاي نجابت ، كه به نيك نامي يادشده ، دركتاب رحمت وكرامت و برشمرده از ديگرهم كيشان خود ، اسطوره هاي زندگاني زنان تاريخ ، زناني چونان آسيه موسي پروركه با عصا اژدها آورد وآنگاه كه عصا برنيل فروآورد نيل بشكافت وتخت طاغوت را دردل آب غرق ساخت به معجزه واذن خداي آسماني ، باكتابش تورات .

آسيه اي كه رخت سرخي چون جامه لاله به شفافي ياقوت ازجنس بي جاده برتن نموده تا محبوبه ي معشوق شود .

خواهراني ساره خو كه برادر را به آغوش امن مادر دوباره بخشيد تا شيره جان او نوشد ودل مادر از فراق او حيات گيرد واين گونه بود كه آسمانيان ذره ، ذره گرد هم آمدند تا منظومه بي كراني از ستارگان مهد ولايت خورشيد در آسمان شوند .

و ، زني از جنس مريم آمد ومريمي كرد تا خدا روحي از خود به او هديه داد به پاس نيك خويي وپاك دامني ونجابتش ، ومريم بود كه روح القدس در دامن پروراند ، عيسي زاد ومسيح را بر زمين آورد تا راهبه هاي كليساي دوران را به برگي از كتاب انجيل فرزند خدا سنجاق كند تا اين ترسايان پير كه جامه برتن دريده ومست وخرامان چون لولي وشان مانند را با خداي ، هست ونيست ، هستي شان آشتي دهد .

  وآنانند هاجران اسماعيل در آغوش كشيد ه ي ، حيران وسر در گم بيابان خشك وبي آب علف مكه آن زمان كه در تكاپوي خاموش كردن عطش طفل وسعتي از دشت كوير را به اميد آب ، سراب دنبال كرد وصفا ها و مروه ها در سوزان رشته هاي آفتاب طي نمود تا ذبيح الله را به جرعه اي آب سيراب كند .

وزمزم متولد شد به زير پاهاي اسماعيل تا هاجر مادر معجزه آب شود در مكه .

و خديجه زني كه در عصر گمراهي مردمان زمان خويش يگانه همراه ومشوق وپيروي نبي شد ، ودر راه او زر بخشيد به عشق ، تا محمد ، رسول خدا پيغامبر پيغام خالق شود ومحمد ، نبي خدا چون خورشيد سر زد از پس ابر هاي تيره وتاريك و چون خورشيد پنهان در پشت ابر ظهور كرد .

واو اولين زني بود كه در عصر جاهليت وجهل مردمان عرب آن ديار كه رحمت خدارا در ناداني وكوته فكري خود قرباني مي كردند وحيات داشته ، به جرم هيچ ، به دل خاك مي سپردند ، دختري زاد  مه سيما ، ياسمين ، خندان چون سيب سرخي بر شاخه ي درخت ، با لباني چونان پسته مسرور وشيرين چون شهد گل ، پهنه ي اقيانوس نگاهش را دريايي ازحسن پوشانده بود ، او كه چشمه كوثربهشت خدا از وجودش جان گرفت وبه بركت قدومش عطاشده است ، عطيه ي  مهين بانوي ، شيرين ،  مه لقاي در نشان ، راضيه مرضيه ، بتول كبري ، حديثه محدثه ، مطهره ي طاهره ، مباركيه ريحانه ، عصمت عفت ، حبيبه ي حبيب ، فاطمه ي شهيد ، زهراي زهره ،  ام ابيها ، را راز سر به مهر بقيع خوانده اند .

واين زنان ، مليكايند .

چونان مليكاي رم كه به خاطر نجابت وايمانش دست يدالهي الله او را در صف كنيزان مي كشاند تا چون كنيز اسير شده ، به دست پسري ، ازپسران دخترصديقه آزاد شود .

 مليكاي رم ، مليكا بود اما نرجس نام ، كه خاتون حرم عسگري شد ونرجس ، نرگس آورد از باغ اهل فردوس ، شاخه اي پروين نما ازآسمان به نام مهدي ، كه خويي فاطمي داشت ودر حلم وبردباري مجتبي گونه بود ، آري اوست همان تك ستاره غايب از نظرآل مصطفي ، مرتضي مرتضي ، صاحب الزمان.  

زنان آسماني همان فرشتگانند كه از جنس كوثر ، طاها، ياسين ، نور ، تور ، بادامني تبرك شده به نور عفت وحجاب الهي ، كمال سيرتاني گل رخسار كه گلچين گلبرگ هاي گلستان در سيمايشان نمايان است ، ودر صفي كه آسمان را به زمين وزمين را به آسمان متصل مي كند ايستاده اند ، زناني كه نقطه پيوند آسمانيانند با زمين .

 عرشياني كه عرش جولانگاهشان وزمين مهد آثارشان را در خود دارد ، كه روزي ره يافتگان وصال بودند ، فرحنازان ، فريباي ، فرزانه كه شراره هاي خورشيد رخشان وزرين رشته ، رشته چون ريسه آذين گر جاده هاي معراج بودند براي عروج مردان مرد ، آرامشگراني كه پاداش امروز مردان اند ، تكه اي از بهشت ، كه بهشت دنيايي مرد امروز ومادران مهر فردا هستند و دامن خويش مهد تربيت فرزند وهمسر نموده اند .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)