محمدرضامحمدرضا، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره

همای آسمان خوشبختی

ضرورت محبت کردن به فرزندان وکودکان در اسلام

1391/3/7 20:34
4,388 بازدید
اشتراک گذاری

خداوند متعال فرزندان ما را همانند همه­ی انسانهای دیگر تشنه و شیفته­ی محبت خلق کرده است. همانگونه که فرزندان ما نیازمند به آب ، غذا، بهداشت و پوشاک هستند، نیازمند به محبت هم می­باشند. به همین جهت ما وظیفه داریم کانون خانواده­ی خود را سرشار از محبت کرده و فضایی عاطفی و صمیمی برای رشد آنان فراهم آوریم. محبت بهترین و مؤثرترین عامل در تربیت فرزندان ما به شمار رفته است، تا جایی که امیرالمؤمنین (علیه­السلام) فرمودند: بر تو واجب است که نسبت به فرزندت محبت و دلسوزی داشته باشی. همچنین محبت به فرزندان آنچنان برکاتی در زندگی ما خواهد داشت که امام صادق (علیه­السلام) می­فرمایند: خداوند به بنده­ی خود رحم می­کند به خاطر محبت زیادی که به فرزندش دارد. 

 

     

ذکر چند نکته در مورد محبت

1. برخی از والدین که گویا در قاموس رفتاری خود چیزی به عنوان محبت به فرزند نمی­شناسند، حتی از ذره­ای محبت هم به فرزند خود دریغ می­ورزند. این والدین گویا دوران کودکی خود را فراموش کرده­اند که چگونه مشتاق محبت پدر و مادر بودند! و حال که خود در جایگاه پدر و مادر قرار گرفته­اند، به احساسات کودکانه­ی فرزند خود پشت می­کنند. روزی پیامبر اکرم (صلی­الله­علیه­وآله) مردی را دیدند که می­گفت: هرگز کودکی را نبوسیده­ام! حضرت در واکنش به رفتار این مرد فرمودند: «این مرد از اهل آتش است».[1] در مقابل، عده­ی دیگری از والدین در محبت به فرزند خود دچار افراط و زیاده­روی شده و به گونه­ی دیگری به او ضرر می­رسانند. یکی از دوستان جریانی را بدین صورت برایم نقل می­کرد: در یکی از روستاها مردی بود که خیلی در مورد فرزندانش سخت می­گرفت و با آنها برخوردی سرد و خشن داشت. روزی یکی از کودکانش وارد باغی شد و بدون اجازه­ی صاحب باغ، از میوه­ی یکی از درختها چید. باغبان که جریان را دید کودک را تهدید کرد که جریان دزدی او را با پدرش در میان خواهد گذاشت. کودک که از پدر وحشت زیادی داشت، از ترس خود را حلق آویز کرد و از دنیا رفت. بعد از مرگ این کودک، پدرش متوجه اشتباهش شد و در تربیت فرزند دیگرش خشونت را کنار گذاشت. منتهی از این باب که «جاهل، یا در افراط است و یا در تفریط!»، بدون حساب در حقش محبت کرد تا جایی که فرزند دومش هم به دام اعتیاد افتاد و به گونه­ی دیگری از دستش رفت!


2. کمبود در محبت موجب می­شود کودکان ما اعتماد به نفس خود را از دست  داده و نتوانند شخصیت و عزت نفس خود را حفظ کنند. اگر فرزندان ما سیراب از جام محبت نشوند، و اگر کانون خانواده­ی ما نتواند نیازهای عاطفی کودکان ما را برآورده سازد، ممکن است برای جبران این خلأ عاطفی و حقارت درونی، دست به هر کار خطرناک و ناشایستی هم بزنند. آری! چرا برخی از نوجوانان کم سن و سال به سیگار و اعتیاد تمایل پیدا می­کنند؟ چرا برخی از دخترهای نوجوان در دام جوانان هوس­باز می­افتند؟ چرا برخی خود نمایی را پیشه­ی خود کرد و سعی دارند به گونه­ای خود را مطرح کنند؟ و هزاران چرای دیگر که می­توان یکی از مهمترین ریشه­های آنها را در کمبود محبت جستجو کرد.

 

3. افراط در محبت موجب خارج شدن کودکان ما از تعادل رفتاری است. این کودکان نه تنها اعتماد به نفس ندارند، بلکه مسئولیت گریز هم هستند. در این بی­مسئولیتی، تفاوتی بین مسئولیت بندگی خداوند و مسئولیتهای فردی و اجتماعی وجود ندارد. برخی از این کودکان علاوه بر ضعف ایمان و سستی در انجام عبادتهای شرعی، تن پرور و خودخواه هم می­باشند و توقع دارند دیگران ـ  مخصوصا اعضای خانواده ـ از حق خود بگذرند تا در ناز و نعمت بیشتری به سر برند.

الف) یکی از نمونه­های این محبت افراطی داستان پیرزنی است که می­گفت: «پسری 18 ساله دارم که به هیچ صراطی مستقیم نیست. نه اهل نماز است و نه اهل ادب و نزاکت! وقتی خانه می­آید توقع دارد من پیرزن دربست در خدمتش باشم. خدا نکند که غذا مقداری شور یا بی نمک باشد. تا می­توان مرا کتک می­زند و هر چه از دهانش بیرون می­آید به من می­گوید و از خانه بیرون می­زند، چند ساعت بعد دوباره به خانه می­آید و روز از نو روزی از نو». جالب است که وقتی به این مادر گفتم، با فرزندان دیگرت صحبت کن که او را تحت فشار قرار دهند و به کار بدش اعتراض کنند. احساسات مادرانه­اش دوباره گل کرد و فقط گفت: «دلم نمی­آید»!

ب) خانمی می­گفت: پسری دارم 25 ساله که علاف و بی­کار در خانه نشسته است. وقتی به او می­گویم بلند شود و دنبال کاری برود، می­گوید: «تو برایم کار پیدا کن»! بعد هم طلبکارانه می­گوید: «همه­ی پدر و مادرها برای بچه­هایشان کار پیدا کرده­اند. شما برای من چه کار کرده­اید؟»! وقتی هم کاری برایش پیدا می­کنم یکی دو روز بعد، به بهانه­ای کارش را ترک می­کند و دوباره به خانه برمی­گردد. با سؤالات بیشتری که از این خانم داشتم متوجه شدم این خانم و همسرش با محبت­های بی­جا موجب شده­اند که فرزندشان نتواند روی پای خود بایستد و دل به دریای مشکلات بسپارد.

4. همه­ی کودکان ما نیاز به محبت دارند؛ اما با توجه به ویژگی­های عاطفی دخترها، آنها عطش عاطفی بیشتری نسبت به پسرها دارند و همین عطش عاطفی می­­طلبد که محبت بیشتری در حق آنها داشته باشیم. نوع محبتی که پدر در حق فرزندانش دارد با نوع محبتی که مادر در حق آنها دارد متفاوت است. از طرفی دختر ما دوست دارد دست نوازش پدر را بر سر خود ببیند و سیراب از محبتش شود. حال اگر پدر از چنین محبتی در حق دخترش دریغ کند، ممکن است برای جبران این خلأ عاطفی در دام محبتهای دروغین دیگران افتاده و شیفته­ی نامحرم شود.

5. برخی از والدین به اشتباه عین همان محبتی را که به دختر خود دارند در مورد پسر هم به کار می­گیرند، غافل از این که نوع محبت به دختر با نوع محبتی که به پسر داریم متفاوت است. دختر عاطفی است، لذا محبت بیشتری می­طلبد و پسر عقل محور است و باید نوع دیگری از محبت را بچشد. اعمال محبت دخترانه در مورد پسر، موجب سر در گمی و خروج او از تعادل رفتاری می­شود. چنین پسری نمی­تواند به سادگی خود را مرد زندگی ببیند و حتی در عبادتهای خود هم کاهل است. به عنوان نمونه خانواده­هایی هستند که چند دختر و پسر دارند. دخترهای این خانواده­ها اجتماعی، مؤمن و متدین هستند؛ اما پسر آنها غیر اجتماعی، بی­مسئولیت و غیر متدین است.

6. محبت به کودک باید در راستای تربیت کودک باشد. این محبت گاهی اقتضا می­کند که دست نوازش بر سرش بکشیم، گاهی اقتضا می­کند که نصیحتش کنیم، گاه اقتضا می­کند خط و نشان برایش بکشیم و گاه هم اقتضا می­کند که امر و نهیش کنیم.    

7.  منظور از زیاده­روی در محبت، محبت زیاد نیست، چرا که در بیان نورانی امام صادق (علیه­السلام) آمده است: «خداوند متعال به بنده­ی خود رحم می­کند به خاطر محبت شدیدی که به فرزندش دارد»؛[2]  بلکه منظور از افراط در محبت، عدم توجه به همه­ی نیازها کودک و تمرکز بیش از اندازه به بعضی از مصادیق محبت است. بدین صورت که گمان کنیم محبت صِرفا به معنای نوازش کودک و تحسین اوست، در حالی که محبت مصادیق دیگری هم دارد. ما با محبت فرزندانمان را نصیحت می­کنیم. با محبت امر و نهیشان می­کنیم و حتی با محبت آنها را تنبیه می­کنیم.


8. یکی دیگر از مصادیق افراط در محبت این است که اجازه ندهیم فرزندانمان روی پای خود بایستند و از عهده­ی کارهای خود بر آیند. عده­ای از والدین بر این عقیده هستند اگر خود را در خدمت فرزندانشان قرار دهند و علی­رغم توانایی فرزندانشان در انجام برخی کارها، خود عهده دار انجام این کارها شوند، محبت خود به فرزند را رسانده­اند. در حالی که چنین کاری محصولی جز وابستگی فرزند، و پر توقع شدن او به بار نمی­آورد. 

9. برخی از والدین، به دلیل خاطرات تلخی که از ناکامیهای دوران کودکی خود دارند، سعی می­کنند همه­ی آرزوهای برآورده نشده­ی دوران کودکی خود را در حق فرزندانشان محقق سازند و با این کار مرحمی بر عقده­ها و اندوه­های خود بگذارند. چنین محبتهایی که برخواسته از نیازهای واقعی فرزندانشان نیست، موجب سقوط آنها در باتلاق عوارض ناشی از محبت افراطی است. همچنین برخی از مادرها که محبت چندانی از شوهرشان ندیده­ و از طرف آنها مورد بی­مهری شدیدی قرار گرفته­اند با پناه بردن به کودک خود و ابراز محبت افراطی در مورد آنها سعی بر آن دارند تا خویشتن را آرام کنند. و حال آنکه فرزند خود را به شدت از تعادل رفتاری خارج ساخته و آسیب­هایی بسیار جدی بر آنها وارد می­سازند.

 

10. تمام رفتارهایی که با فرزندمان داریم باید بر مبنای اصل محبت باشد. اگر با محبت فرزندمان را تنبیه کردیم، هرگز به دنبال تحقیر شخصیتی او نخواهیم بود. به عبارت دیگر فرزندان ما در تمامی رفتارهایمان چیزی جز محبت و تکریم نبایند ببینند.

11. محبت واقعی به فرزند به این معناست که او را دوست داشته باشیم و به گونه­ای رفتار کنیم تا ضمن این که شیفته مظاهر دنیوی نمی­شود، در صراط مستقیم که راه شناخت و عبودیت خداوند است، قرار گیرد. چنین شخصی به تدریج تحصیل رضای الهی را در اولویت رفتاری خود قرار داده و هرگز رضای خداوند را به خوشایند دیگران نمی­فروشد تا خود را از زیانکاران نبیند. اگر پدر و مادری، فرزندان دلبند خود را در جاده­های تاریک گمراهی رها کرده و گامی در جهت هدایت آنها برنداند، دوستدار واقعی آنها نبوده و نمی­توانند خود را والدینی با محبت واقعی معرفی کنند.

12. درست است که عقل هر انسانی او را به محبت در حق فرزندش فرا می­خواند اما از باب اهمیت فوق العاده­ی محبت به فرزند، معصومین (علیهم­السلام) به شیوه­های مختلف ما را تشویق به این امر می­کنند تا از انجام این وظیفه­ی انسانی و اسلامی غافل نباشیم.


پیامبر اکرم (صلی­الله­علیه­وآله) می­فرماید: کسی که فرزندش را ببوسد، خداوند برایش حسنه­ای می­نویسد و کسی که او را خشنود سازد، خداوند در روز قیامت ـ که همه در حراس هستند ـ او را خشنود خواهد ساخت. [3] 

امام صادق (علیه­السلام) هم فرمود: حضرت موسی (علیه­السلام) عرض کرد خدایا! کدام اعمال نزد تو با فضیلت­تر است؟ فرمود: محبت به کودکان … .[4]  

پیامبر اکرم (صلی­الله­علیه­وآله) امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) را می­بوسیدند که مردی گفت: من ده فرزند دارم و هرگز آنها را نبوسیده­ام! پیامبر اکرم با شنیدن این سخن آنچنان غضبناک شدند که رنگ صورت مبارکشان سرخ شد. بعد به آن مرد گفتند: اگر به خاطر این کارت خداوند رحمت خود را از قلبت جدا کند چه خواهی کرد؟! از ما نیست کسی که به بچه­های کوچک رحم نکند و به بزرگترها احترام نگذارد.[5]

 

[1] . الكافي ج : 6 ص : 50.

[2] .  الكافي ج : 6 ص : 50

[3] . الكافي ج : 6 ص : 49

[4] . بحار الأنوار، ج101، ص97.

[5] . بحار الأنوار، ج43، ص282.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)